هم‌اندیشی

هم اندیشی، درباره فرهنگ و مسائل نظری

هم‌اندیشی

هم اندیشی، درباره فرهنگ و مسائل نظری

این وبلاگ منعکس کننده دیدگاه های پاره‌ای از دوستان، با رویکردها و گرایش‌های مختلف، درباره برخی موضوعات نظری و اندیشگی است.

بایگانی

گفتگو در باره اعتبار لذت‌گرایی در امور دینی - مطلب شماره 16

خانم حفیظی: ما در مکتب اخلاقی اسلام به لذت گرایی روی خوش نشان نمی‌دهیم ولی من زیاد دیدم که متشرعه در توجیه خیلی از افعال و کرده هاشان به لذت بخش بودن آن کارها اشاره دارند مثلن می گوییم و می گویند قرآن خواندن لذت بخش‌تر از مطالعه است پس قرآن می خونم. بنظرم اگر حسن قرآن خواندن یا هر کار دیگر را ما صرفاً با استناد به لذتی که برای ما دارد انتخاب کنیم، جای تامل عقلانی! دارد یکی دیگر می تواند در مقابل، همین استدلال را برای انجام کاری دیگر بیاورد که خوشایند ما نیست .

اسکندری: البته خانم کلانتری فرمودند که این لذت، یا انفعال احساسی او را به تفکر وا می‌دارد. اگر لذتی ما را به تفکر نه نتایج قطعی وادارد محل اشکال نیست. ضمن اینکه بیان خانم کلانتری بیان محاوره بود و تلاش نکردند گزاره علمی بیان کنند.

حفیظی: بنظرم یک عامل رکود تفکر در بین مسلمین افراط در این نوع لذت ها باشه، البته با اعتراف به اینکه بنده مسلمان زاده و دوستدار قرآنم.

اسکندری: بخش اول بیان بنده روشن بود؟ یعنی به هر حال همواره زمینه های زیستی از جمله لذت‌ها، انفعالات، خواست‌ها و علائق می‌توانند زمینه تفکر باشند و در حقیقت هستند. در این شک و خدشه ای نیست. اما اگر این احساسات جایگزین تفکر شوند و به جای فکر و اندیشه بنشینند، موجب تعصب و جمود فکری می‌شوند.

باید بدانیم داریم به چه چیزی اشکال می‌کنیم. همان تفکیک عناصر سازنده یک رخداد یا یک گزاره و...

حفیظی: فکر کنم در قلمرو تفکیک عناصر سازنده اش هستیم

اسکندری: تفکیک بفرمایید.

حفیظی: ببینید من زیاد با آدم‌هایی برخورد کردم که وارد خیلی حوزه های اندیشه نمی شوند. مثلن طرف رشته‌اش کلام و فلسفه اسلامی است، اما تصمیم گرفته یک خط فلسفه غرب نخواند یا فلسفه دین و سایر رشته های مرتبط را. یا رشته اش علوم قرآن و حدیث است، کارهای مستشرقین در حوزه حدیث پژوهی و قرآن پژوهی را با عرض معذرت به بیان صریح چرندیات می داند. اندیشه اگر اندیشه است نیازش می‌افتد به خیلی جاها سرک بکشد نمی توان دورش حصار کشید.

اینگونه اندیشه ای از قبل همه چی را برای خود حل شده فرض کرده است و بیشتر جدل است تا اندیشه مولد.

اسکندری: خوب این ربطش به انگیزه بخش بودن لذت برای تفکر چیست؟

حفیظی: نوع تربیت و علایق طرف این تاثیر رو داشته که پرداختن به برخی اندیشه‌ها رو بی‌فایده بداند و در نتیجه لذت‌بخش نپندارد و این فرایند تفکر رو متوقف می‌کند.

اسکندری: من اول گمان کردم شما به اصل لذت به طور کلی ایراد دارید. عرض کردم که لذت یا علاقه و امور مشابه آن از انفعالات، اگر جایگزین تفکر شوند به جمود و تعصب منتهی خواهند شد. منتها همچون محسوسات، علایق و لذات ما همواره زمینه‌های خوبی برای فکر کردن و اندیشیدن ایجاد می‌کنند. و این لذت و تمایل نه تنها ایرادی ندارد بلکه بطور طبیعی در حال عمل کردن است. و منتظر آگاهی بشر نمی ماند.

این بخشی از بحث است که امیدوارم روشن شده باشد. در مورد خانم کلانتری؛ کلام ایشان صراحت داشت که « لذتی که از خواندن یک خط تفسیر یا یک حدیث می‌برم و منو بفکر می‌ندازه...»

حسینی: شاید هم میزان استعدادهای یک فرد منجر به این شود که در یک حوزه ی خاص قدم بگذارد و بعد هم به علت هماهنگی بین استعداد و موضوع مورد مطالعه اش لذت ببرد.

حفیظی: بله لذت می تواند سبب شود به سمت اندیشه در یک موضوع تحریک بشم ولی بشرطی که این لذت روش‌شناسی کار فکری مرا تحت الشعاع قرار ندهد.

اسکندری: اما وجه دوم این است که تربیت و... ممکن است ما را مانع از ورود آزادانه به عرصه تفکر کند. خوب این گزاره درست است. ولی انحصار ندارد و شامل همه است. مگر فقط در مورد رقیب، تربیت زمینه ساز است و سوگیری ایجاد می‌کند؟ درباره هر انسانی این زمینه‌های زیستی و تربیتی همینطور است. منتها انتخاب براساس لذات چیزی است، و اینکه لذات زمینه‌هایی را ایجاد کند که فرد به سوی عرصه‌ای از دانش نرود چیز دیگر است.

راستش باید در کنار لذات لیستی بلند بالا از این گونه عوامل بنویسید! با آنها چه کنیم؟ آدمی که نمی‌تواند همه متغیرهای دخیل در ذهن و انتخاب ها و تعلیم ها و.. را کنترل کند. منتها باید التفات اجمالی به آنها داشته باشد. یعنی جدیت در اندیشه. تازه همین هم محتاج تعلیم است.

حفیظی: مثلن من به کلام ائمه عشق می ورزم و این سبب میشه این کلمات رو بخونم، خب برای فهم کلام ائمه کلی دانش لازمه، از جمله نقب زدن به اندیشه اندیشمندی بنام ایکس یا معرفتی بنام هرمنوتیک اینجا اگر من بگویم من عاشق کلام ائمه‌ام و فقط آنها را می‌خونم و به این علوم بیخود کاری ندارم بنظرم مشکل زا می شود.

با موردی که جناب حسینی تصویر کردند مشکلی ندارم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۲۲

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی