نسبت اخلاق با مسئله خیر و شر 3 - مطلب شماره 33
نسبت اخلاق با مسئله خیر و شر 3 - مطلب شماره 33
خانم حفیظی: درمورد سخن "گرت تامسن" من تصورم این است مرزبندی خودی و غیر خودی و دوست و دشمن در تربیت ما جای تامل دارد؛ معیارهامان خیلی سختگیرانه هستند؛ آنکس که دینداریش با ما متفاوت است، حزب سیاسیاش از ما جداست، سلایق فردیاش متفاوت است، بیرون از دایره دوستان ما قرار میگیرد و نگاهی دیگر به او داریم. اما چرا؟ شاید یک علتش ریشه در نگاه معرفتشناسانه ما دارد که تصور میکنیم حقیقت یک چیز است و قابل دسترسی و فقط در این میان ما به آن راه یافتهایم و از آن برخور داریم. اقل مضرات این نگاه دور شدن قلوب و نگاهها و بسته شدن باب گفتگو و گسترش زیست جهان ماست. این نوع تربیت جلو پیشرفت نظری ما را از رهگذر مشارکت تفکرات مختلف گرفته و در حوزه عمل سبب شده است خیلی از راهها و جهانهای ممکن زیستن را از دست بدهیم.
در میان جماعت ما، اهلفکر بودن جرم است و متفکر مجرم چون تفکر آزاده است و همواره این احتمال هست شخص را به نقطهای غیر از حقیقت موجود در دستان بقیه که گویی حقیقت ملک طلقشان است، برساند و چه جرمی بالاتر از اینکه نظر یا ارزشی متفاوت داشته باشی؟! استدلالت را هم لطف کنند بشنوند از قبل محکوم به گمراهی هستی، دراین شنیدنها راهی به درک جهان تو نیست.
اسکندری: خانم دکتر حفیظی ممنون . از بحث ها داریم استفاده می بریم. به جز موضوع مدارای اخلاقی- آنچنان که مطرح شد که عمدتاً مبتنی بر نوعی نفی حقیقت بیرونی و نفی ارزشهای ثابت و جهان شمول است- ریشه بحث که در واقع ریشههای بحث فلسفه اخلاق است، نباید از نظر دور داشته شود. مباحثی مثل فضیلت، خیر، خیر عمومی و... آیا اینها مفاهیمی انتزاعی و اعتباری است؟ یا ناظر بر امری واقع یا حقیقتی فرا مادی ولی موثر بر آدمی و حیات او است؟ این مباحث را باید در کنار بحث فایده/ ارزش و در موازات آن پیش ببریم. منتظر خواهیم بود ابتداء آقای هدایتی نظر خویش را در باره بحث خیر/ شر مطرح کند و تا آنجا که میتواند بحث را توسعه ببخشد و موضوعات جدیدی که به آن مربوط و وابسته است از درونش بیرون آید. او همچنین میتواند بحثش را به مسئله فایده / ارزش ربط بدهد زیرا فرموده بود در این بحث جای بحث خیر خالی و مورد غفلت واقع شده. ببینیم این دوست گرامی و فاضل چه برای ما دارد؟