نوشته حقیر که در ذیل می آید را به تیر نقد بنوازید.اعتقادی به قید و بند برای نقد ، نقادی و انتقاد ندارم.ترکیب"نقد منصفانه" را بازی با کلمات و ظلم در اندیشه می دانم.
انسانیون و ضبط صوت
این نوشته هم طنز است و هم درد. قصد دارم در نگاشتهایی کوتاه، فارغ از ادبیات رایج آکادمیک با سوارکاران عرصه ی علوم انسانی هم سواری و گفت گو کنم.
تبدیل یکی از اختراعات بشر به یک رویکرد را میتوان به عنوان دستاوردی از متخصصین وطنی علومانسانی(انسانیون) در صدسالۀ اخیر (بخوانید سده تولید ملی در حوزه علوم انسانی) نام برد.ا گر ساکنان قاره ی همسایه، ضبط صوت را برای ضبط و پخش اصوات اختراع کردند، انسانیون ما آن را به یک رویکرد مبدل ساختند.
نگاه میدانی و به قول خودشان نگاه بر پایۀ "فکت "، حاکی از شباهتهای زیاد انسانیون و ضبط صوت است. ضبط صوت زحمتی برای تفکر به خود نمی دهد. ضبط صوت قدرت حیرت آوری در تکرار کلمات دارد. ضبط صوت صدای بلندی میتواند داشته باشد. ضبط صوت به شکل پیشرفته آن صاحبت تصویر (بخوانید بادی لنگوییج) هم می شود.
اگر تمام نوارکاست های شهر جمع شود، ضبط صوت، تنها وسیلهای برای دکور کافههای هفتتیر تا انقلاب خواهد شد. جالب است که اگر کتابهای ترجمه شده خیابان انقلاب هم جمع شود، کلی کلاس درس و سرفصل و همایش و سخنرانی و وبلاگ و بازی با کلمات و اشارت به اسامی فوکو، پوکو، کوندرا و گیدنز و هابرماس و این بهتر از ماهای بور و زاغ نیز جمع خواهد شد.
از عضو گروه هماندیشی: سجاد جوزدانی